Facebook Badge

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

اي خداي من

اي خداي من

چرا
وقتي از ته دل و نيتي پاك به كسي كمك ميكني و از ته دل ازت خواسته ميشه كه به وي كمك كني چرا او با كارهايش موجبات ناراحتي تورا فراهم ميسازد و دلي را كه سرشار از شوق رسيدن وي به فرد در مد نظر وي است را ميشكند و اينگونه دل را مي ازرد.

ولي
چرا در ازاي اين امر , دوستي را بر سر راه دل شكسته قرار ميدهي تا تمام اين دلشكستگي هارا سنگ صبوري باشد و اين غمي كه از دوست نسيب او شده است را از بين ببرد و غم دلشكسته را به خوشي تبديل كند. و نميگذاري اين دلشكسته در غم خود بماند ....
آه كه خدا چقدر بخشنده اي ولي بندگانت قدرت را نمي دانند.

حال
چرا دل كسي را كه دلي را شكسته مي شكني . آيا پژواك صداي شكستن دل را به دل آن كس مي رساني تا آن كس هم قدر تورا بداند هم صداي فرياد خاموش دل شكسته را بشنود.
آه كه خدا چقدر بزرگواري ولي بعضي از بندگانت قدر نشناسند.

باشد تا همه بدانند كه نشاختن قدر تو وجود ندارد و تو قدر خود را به همه ثابت كردي!!!


هر كس به طريقي دل ما ميشكند بيگانه جدا دوست جدا ميشكند
بيگانه اگر ميشكند حرفي نيست از دوست بپرسيد چرا ميشكند!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر